مسابقه شماره 5
- ۹۲/۰۷/۲۴
سلام..ببخش چن روزی در گیر بودم...
فعلا مغزم تو هنگه...نمیدونم چیه...ینی فکر نکردم..
دعا کن برام بگذره ه ه
سلام خیلی جالبه من نفهمیدم چیه
من تا حالا همچین چیزی ندیدم
باسلام
شرمنده اینو میگم اما خیلی تصویر آبکی گذاشتی، کمی مبهمش میکردی.
آنچه یک دانشجو هیچ گاه به همراه ندارد.
خودکار.
و آنچه از آن خاطره ها داریم.
بیک.
فکر می کنم دیگه چیزی نداره بگم.
برای مطلب: سوالی از خود؛ می خواستم نظر بزارم اما مثل اینکه، این توفیق رو از بندگان سلب کردی.
باید بگم، اگر ما کمی به معرفت رسیده باشیم، دو وظیفه داریم، یکی پراکنده کردن عطر معرفت در جامعه (به هر اندازه که توان داریم؛ حتی یک وبلاگ)؛ دوم کسب معرفت و اقزایش درجه معرفتی خودمون.
چون در مبانی معرفت، اگر بایستیم و درجا بزنیم، قطعا نزول می کنیم و لذا باید، در تکاپو باشیم و رو به جلو حرکت کنیم.
التماس دعا
یاعلی . . .
بیا که کام عطشناک زندگی در انتظار زلال حضور تو به تمنا نشسته است.
در رؤیایی ترین شبهای دل ، نام تو آذین تنهاییهای بی پایان ماست. ای بهترین همیشه و ای همیشه بهترین. انجماد ذهن خسته من، شعاعی از تو را میخواهد تا زمستان زندگی را از طراوت بهار تو لبریز کند. ای تمام زیبایی، عشق تنها با تو معنا می شود و دلدادگی، کودک نوآموز دبستان کوی توست. ای امید دل زهرای اطهر... تو جانی و همه خوبیهای عالم. من از عشق تو عاشقی را یاد گرفتم . آیا شود که نگاهی به من کنی . من در میان آتش شیطان نفس، چشم به دیدار تو دارم . تو که صاحب منی، یاریم کن . یاریم کن ای دوست، تا عاشق تو شوم ....
....................................................
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب العصر و الزمان...
دلهایتان شوریده نینوا ... یا زهرا...
واما جایزه ی جدید معما فارسی براتون بسازم یا انگیلیسی؟؟؟؟